کنار فرشته ها
پايش ز دست آبله آزار مي كشد
از احتياط دست به ديوار مي كشد
در گوشه خرابه كنار فرشته ها
«با ناخني شكسته ز پا خار مي كشد»
+ نوشته شده در دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ساعت 0:53 توسط دختر چادری
|
پايش ز دست آبله آزار مي كشد
از احتياط دست به ديوار مي كشد
در گوشه خرابه كنار فرشته ها
«با ناخني شكسته ز پا خار مي كشد»
در آن سحر ، خرابه هوايش گرفته بود
حتي دل فرشته برايش گرفته بود
با آستين پارهي پيراهن خودش
جبريل را به زير كسايش گرفته بود

می دانم بابا دو بخش است؛ بخشی در صحرا و بخشی بالای نیزه.
اما این که عمو چند بخش است، فقط بابا می داند...

رقیه بودن زمان و مکان نمی شناسد،
هر دخترک یتیمی طلب بابای شهیدش را دارد،
دِلـَت که هوای بــابــا را بکند
دیـگر نـه کـربـلا مـی خواهی نـه عـاشـورا
فقط چـشمانــــت خـرابـه شـام مـی بـیـند
و دخـتـری کـه آرام بــابــا را نــاز مـی کـرد
راستی قرار نیســــت بیایی ؟
برگرفته از معجزه کلمات


نکند حفظ علی بر همگان عار شود