خسته نباشی " آقا " که علمدار انقلابی …
 
خسته نباشی " آقا " که این همه سال ره بری کردی ما را

خسته نباشی " آقا " که اینقدر زخم زبان میشنوی و مانند جدت علی (ع) تحمل می کنی ؟

مولایم چاه داشت که سر در آن کند و با چاه صحبت کند شما چطور چاه دارید ؟

نگاه می کنم به نامت و می بینم چه زیباست " خامنه ای " ، سرشار از همان حروف " خمینی " است ، گیرم با یک " آه " بیشتر ...

نگاه می کنم به مرامت و به همین " چفیه " که سالهاست همراه همیشگی شماست ، تا

مبادا فراموش کنیم فکه و والفجر مقدماتی را . خرمشهر و بیت المقدس را ...

اما می دانی !

چفیه خیلی به شما می آید ؛ شما که علمداری ، فرمانده کل قوایی .

هر جا کم می آوریم ،

همین که می بینیم شما رهبر مایی ،

آرام می شویم ...

من می نویسم “ كانال ”… سرمایی ها یاد كولر می افتند ، دیپلمات ها یاد سوئز ،

سیاستمداران یاد شبكه های رسانه ملی اما امام خامنه ای یاد “ حنظله ”می افتد یاد “ كمیل ”

خدا را شكر رهبرم می فهمد زبان مرا