مقایسه ی مواضع نامزد های ریاست جمهوری با نظرات رهبری

آیت الله العظمی خامنه ای:

*طعمه را از دهان گرگ با قدرت باید گرفت، نه مذاکره.

*فریب لبخند دشمن را نخورید/راحت عهد می شکنند.
 
*معنای مذاکره یعنی چشم بستن بر همه ظلم های آمریکا.
 
*ما همیشه این پیشنهاد را رد کرده ایم.
 
*هرگاه لبخند زدند، خنجری پشت سرشان مخفی کردند.
 
*ارتباط و مذاکره هم خیانت است و هم حماقت.
 
*حتی مذاکره بر خلاف مصالح و منافع ملت است.
 
*مسئله اصلی اسرائیل است.
 
 
برای مطالعه جزییات بیشتر اینجا کلیک کنید.
 
 
علی اکبر هاشمی رفسنجانی:
 
*ما با اسرائیل سر جنگ نداریم. حالا اگر عرب‌ها جنگ کردند ما کمک می‌کنیم.
 
http://media.jamnews.ir/Original/1391/10/16/IMG11341444.jpg
 
 
 
محمد باقر قالیباف:
 
*مذاکره یک ابزار برای تحقق اهداف است و موفقیت آن منوط به موقعیت طرفین است.اگر ما از موضع قوی وارد مذاکره نشویم آن وقت به رقیب برای تحقق اهدافش کمک کرده ایم.
 
*ما با آمریکا جایی که لازم باشد حتما مذاکره می کنیم.مذاکره با آمریکا هیچ گاه برای ما خط قرمز نبوده است. سال 86 در مرکز مطالعات خاورمیانه این نکته را مطرح کردم که به جای تعریف رابطه مان با آمریکا در قالب تقابل صرف یا تعامل صرف باید به سوی رقابت با این کشور برای تامین منافعمان حرکت کنیم. تفاوت رویکرد رقابتی با رویکرد تقابل گرایی و ائتلاف گرایی در این است که نه مذاکره به خودی خود بد و نه به خودی خود خوب و مطلوب است.مذاکره با هر کشوری(از جمله آمریکا) تنها ابزاری برای تامین منافع و تحقق آرمانها است، مذاکره اگر در قالبی متوازن و برابر صورت گیرد تامین کننده منافع وآرمانهای ماست؛ در غیر این صورت ارزشی ندارد.

http://www.alinclub.com/contents/news/3094.jpg

 
 محسن رضایی:

*ایران باید با استفاده از سیستم مذاکره‌ای از تحریم‌ها خارج شود و آماده مذاکره با آمریکا و اروپا هستیم.

 http://istadegy.net/wp-content/uploads/2013/03/87.jpg

ادامه مواضع دیگر نامزد های ریاست جمهوری را اینجا بخوانید.

لبیک یا امام

افسران - سرباز سیدعلی

علامه مصباح یزدی:
من با محبت سید حسن نصرالله به خدا تقرب می‌جویم و امیدوارم این حب سبب نجات من در روز قیامت باشد. کسی که این صفت (تبعیت کامل از ولایت فقیه و مقام معظم رهبری) را داشته باشد در ولایت ائمه فانی می‌شود

اذن دخول

افسران -  #عشقــــــ
 
 
 
 
گشتم بر در و دیوار حرمتـــــــ ، جایی ننوشته بود گنــــــهکار نیاید ...

؟!

هاشمی گفت در صورت مخالف رهبری وارد عرصه نخواهم شد

حضرت آقا:بنده به کسی نمی گویم بیاید یا نیاید...همه برای حضور در انتخابات آزادند.

افسران - بدون شرح!!!!!

پ.ن:در مقابل سخن صریح آقا این رفتار و کلام ها چیه؟! در ضمن الان ایشون اومدن یعنی مثلا حضرت آقا موافقت کرده؟!!!!در ادامه اگه شما مردش بودی اون موقع که آقا گفت خواص موضع خودشون رو مشخص کنند پا پیش میزاشتی نه الان!

این کجا و آن کجا؟!!!!

شبکه های رسانه ای از غزه خبر دادند که دیروز اسماعیل هنیه، نخست وزیر دولت منتخب فلسطین در دیدار با یوسف قرضای، رهبر معنوی تروریست‌های سوری، به وی تابعیت فلسطینی داد و بر دستان وی بوسه زد.

این عکس العمل هنیه، در حالی صورت گرفت که گروه های مختلف فلسطینی نظیر جنبش های فتح، جبهه خلق برای آزادی فلسطین، جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین، حزب ملت، جبهه مبارزه (نضال) فلسطینی در کنار حزب فدا مخالفت قاطع خود را با سفر قرضاوی به نوار غزه اعلام و مراسم استقبال از وی را تحریم کردند.

یوسف قرضاوی که به دلیل سخنان اختلاف برانگیز مذهبی‌اش در میان اعراب به «شیخ فتنه گر» مشهور است تا کنون فتواهای عجیبی چون «قتل عام مردم سوریه»، «فتوای قتل نوری المالکی»، «حلال بودن نوشیدن جرعه‌ای مشروبات الکلی»و «نفرین ایرانی‌ها در حج» را صادر کرده است.

وی اخیرا در خطبه های نمازجمعه اش در دوحه قطر، با بیان اینکه چرا آمریکا کاری را که در لیبی کرد در سوریه نمی کند گفت: وظیفه امریکاست تا از مردم سوریه دفاع کند و به مردانگی و برای خدا در مقابل آنان ايستادگی کند.

قرضاوی در ادامه با اشاره به نگرانی آمریکا در مورد حمله تروریست های سوری در صورتی فتح سوریه به اسرائیل با این جمله استفهامی که «از کجا به این سخن رسیده اید؟»، به آمریکایی ها اطمینان داد که حمله از به اسرائیل صورت نخواهد گرفت.

 
 
اما بوسه دیگر متعلق به سید حسن نصر الله است که در دو موقعیت متفاوت بر دستان رهبر معظم انقلاب نشست. یکی در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و در مقابل چشمان سران کشورهای اسلامی و دیگری در دیداری اختصاصی با ایشان.

حضرت آیت الله خامنه ای، همواره در جهان اسلام به عنوان منادی وحدت میان مسلمانان و مذاهب اسلامی شناخته شده و همگان را به پرهیز از اختلاف و تفرقه افکنی دعوت نموده اند.




بوسه بر دستان عالم منادی وحدت میان مذاهب اسلامی و یکپارچگی مسلمانان در برابر دشمنان اسلام


ایشان در سخنان چند روز قبل خود، با اشاره به حادثه تلخ و غم انگیز تخریب قبر صحابی جلیل القدر، حجر بن عدی و اهانت به پیكر آن شخصیت بزرگوار و آشكار شدن دست های پنهان دشمنان در این گونه اقدامات، گفتند: سازمانها و شخصیت های بین المللی و سیاسیونی كه در مقابل تخریب یك اثر باستانی عزا می گیرند، در قبال این اهانت آشكار سكوت كرده اند.

ایشان ضمن دعوت از مسلمانان اعم شیعه و سنی برای محکومیت این جسارت بزرگ، تأكید كردند: خداوند در كمینگاه است و قطعاً مكر الهی بر مكر دشمنان غالب خواهد شد و جریانی را كه در صدد سنگ اندازی در راه اتحاد و پیشرفت امت اسلامی است، متوقف خواهد كرد.

اکنون باید از اسماعیل هنیه پرسید که با چه استدلالی بر دستان کسی بوسه می زند که آمریکا، نماد کفر جهانی را دعوت به ریختن خون مسلمانان در سوریه می کند؟
 
پ.ن: میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است...

امین ملت،رجل مذهبی تمام عیار

http://rhoghough.ir/wp-content/uploads/2013/05/113.jpg

25

24

برای مطالعه بیشتر و مشاهده تصاویر بیشتر اینجا کلیک کنید.

خاطراتی از نشست های فرهنگی امام خامنه ای

در بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه كتاب، پیرمرد ناشری خود را به ردیف غرفه‌های بازدید رساند. رهبر انقلاب هنوز به او نرسیده بود كه صلواتی به نیّت سلامتی رهبر انقلاب از مردم گرفت. بعد هم كه رهبر انقلاب را دید، سر گفت‌وگو را باز كرد. رهبر انقلاب او را ‌شناخت. پیرمرد صاحب انتشارات اسلامی بود كه یكی از قدیمی‌ترین ناشران ایران است؛ «حاج‌ قاسم نظیفی» حاج‌ قاسم نظیفی بعد از سلام و احوال‌پرسی، فرصت را غنیمت شمرد و از آقا  یك استفتاء فقهی كرد. پرسید: «ما در دوره‌ی طاغوت برخی كتاب‌ها را به صورت جلدسفید و مخفیانه چاپ و پخش می‌كردیم. در آن روزها برای چاپ آن كتاب‌ها حق‌التألیفی به نویسندگانش پرداخت نكردیم. آیا الان دِینی به گردن‌ ما هست؟» میهمان دفتر كار حاج‌ قاسم نظیفی در انتشارات اسلامی شدیم تا از روابط فرهنگی و فعالیت‌های انقلابی او بیشتر بشنویم.

سرآغاز آشنایی
بنده از سال 45-46  با حضرت آقا آشنا شده‌ام. ما وقتی به مشهد می‌رفتیم، حتماً برای نماز و منبر ایشان به مسجد امام حسن علیه‌السّلام می‌رفتیم. آن وقت‌هایی هم كه ایشان در تهران سخنرانی داشتند -مثلاً در هیئت انصار- باز به مجالس ایشان می‌رفتیم. این آشنایی ما با حضور یك دوست مشترك بیشتر شد. رهبر انقلاب دوستی داشتند به نام حسن آقای تهرانی. حسن آقا  از دوستان قدیمی آقا بود و هر وقت به مشهد می‌رفت، خدمت ایشان می‌رسید. آقا هم هر وقت به تهران تشریف می‌آوردند، با آقای تهرانی دیداری داشتند. خیلی با هم صمیمی بودند. من به واسطه‌ی آقای تهرانی با آقا آشناتر شدم. آقای تهرانی در دفتر «كانون انتشار» بود. در كانون انتشار  سه چهار نفر از دوستان معمولاً دور هم جمع می‌شدند. ما هم بعضی مواقع خدمتشان می‌رسیدیم.

 

ادامه این متن جالب را به همراه خاطراتی از آیت الله خامنه ای در ادامه مطلب مطالعه کنید.

ادامه نوشته

دیدار جمعی از بانوان فرهیخته

در آستانه ماه مبارك رجب، صدها نفر از بانوان برجسته و فعال در بخشهای دانشگاهی، حوزوی، مسائل خانواده و زنان، دستگاههای اجرایی، فعالیتهای قرآنی، رسانه و سازمانهای مردم نهاد، صبح امروز (شنبه) به مدت دو ساعت و نیم با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار كردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با تأكید بر لزوم طرح گفتمان اسلامی در مورد زن بصورت تهاجمی و طلبكارانه در عرصه بین المللی، «تقویت نهاد خانواده» و «احترام و تكریم زن در محیط خانه» را دو نیاز مهم و فوری جامعه دانستند و خاطرنشان كردند: زنان فعال و كارآمد در جبهه انقلاب اسلامی باید حضور خود را در صحنه دفاع از انقلاب نمایان تر و پررنگ تر كنند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به عقب ماندگی هایی كه درخصوص انتقال مبانی فكری اسلام درخصوص زن به عرصه بین المللی، وجود دارد، افزودند: كارهای خوبی به بركت نظام جمهوری اسلامی و نام امام خمینی (ره)، درخصوص مقوله زن انجام گرفته است اما نیازمند كار بیشتر و تشكیل جبهه ای تهاجمی و مصون از تعرض دیگران هستیم.
ایشان با تأكید بر اینكه به هیچ وجه نباید در زمینه نهضت بیداری در عرصه زنان تعلل و توقفی وجود داشته باشد، خاطرنشان كردند: چرا باید با وجود گفتمان كامل و قانع كننده اسلام در مورد زن، در مقابل گفتمان غرب، در موضع انفعال قرار گرفت؟
رهبر انقلاب اسلامی گفتمان غرب درخصوص زن را، گفتمانی كاملاً حساب شده و سیاسی خواندند و افزودند: اگرچه این گفتمان اكنون به ظاهر در نقطه اوج خود قرار دارد اما مسیر گفتمان غرب درخصوص زن، به سمت سراشیبی سقوط، انحطاط و سرافكندگی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «مرد واره» كردن زن و التذاذ جنسی مرد از زن را دو بخش اصلی گفتمان غرب درخصوص زن برشمردند و گفتند: غربی ها به دنبال آن هستند كه مشاغلی را كه با وضعیت جسمی و فكری مردان سازگار است، به زنها تعمیم و آن را به عنوان یك امتیاز و افتخار جلوه دهند.
ایشان با تأكید بر اینكه حضور زنان در مشاغل و مناصب اجرایی اشكالی ندارد، خاطرنشان كردند: آن بخشی كه مورد اشكال و در واقع امتداد همان گفتمان غربی است، افتخار كردن به تعداد بالای زنان شاغل در مناصب اجرایی است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این موضوع افزودند: اینكه ما به حضور بالای زنان در مناصب اجرایی افتخار كنیم، دیدگاهی غلط و در واقع انفعال در برابر گفتمان غربی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان كردند: آنچه كه باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفكر، فعال فرهنگی و سیاسی، و مجاهد است.
ایشان با اشاره به نگاه یكسان اسلام به زن و مرد از لحاظ انسانی افزودند: از دیدگاه اسلام هریك از زن و مرد به لحاظ خلقت، ویژگیهای خاصی دارند اما از لحاظ حقوق انسانی و اجتماعی و ارزشهای معنوی و سیر تكامل معنوی، هیچ تفاوتی ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: نگاه صحیح به زن، نگاهی است كه او را در چارچوب جنس خود و ارزشهای تعالی دهنده آن بشناسد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نگاه لذت جویانه به زن را یكی از بلاهای بزرگ خواندند و خاطرنشان كردند: اكنون برخی اندیشمندان غربی نیز در مورد این موضوع احساس خطر می كنند زیرا قضایایی همچون همجنس گرایی نتیجه این نوع نگاه است كه قطعاًٌ یكی از عوامل سقوط تمدن غرب نیز خواهد بود.
ایشان با تأكید بر لزوم هوشیاری در جامعه در قبال جاذبه های جنسی برای مردان و زنان، افزودند: البته در كشور ما به دلیل موضوع حجاب، مصونیتی وجود دارد اما باید در مورد حجاب و موضوع حدود معاشرت مرد و زن اهتمام جدی شود.
رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: به هیچ وجه نباید در مقابل گفتمان غرب درخصوص زن منفعل شد بلكه باید گفتمان اسلام در مورد زن را بصورت تهاجمی و طلبكارانه مطرح كرد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: از تهدیدهای غربی ها هم به هیچ وجه نباید ترسید.
ایشان كرامت زن، عزت زن و ظرافت فطری و كاركرد زن را از خصوصیات گفتمان زن در اسلام برشمردند و خاطرنشان كردند: خداوند متعال جنس زن را به گونه ای خلق كرده است كه برخی امور عاطفی، تربیتی و حتی مدیریتی در خانه، فقط با ظرافت روحیه زنان، قابل انجام است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، «تقویت نهاد خانواده» و «تكریم و احترام زنان در خانه» را دو مسئله مهم و فوری در جامعه دانستند و تأكید كردند: باید در قوانین، خلقیات و سنت ها، شرایط به گونه ای فراهم شود كه زنان در سطوح مختلف معاشرتی، جنسی، فكری و خانوادگی دچار ستم زده گی نباشند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین خصوص افزودند: باید همواره همه اعضای خانواده، با زنان با دیده تكریم و احترام رفتار كنند و باید فضای خانواده به گونه ای باشد كه فرزندان دست مادران خود را ببوسند.
ایشان خاطرنشان كردند: اگر فرهنگ نگاه احترام آمیز به زنان نهادینه شود، بسیاری از مشكلات جامعه حل و از زنان رفع مظلومیت خواهد شد.
ایشان موضوعات ازدواج، پوشش، معاشرت، حمایت مالی و حقوقی از زنان، و اشتغال زنان و حدود آن را از دیگر مقولاتی دانستند كه باید مورد اهتمام قرار گیرند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به فعالیتهای گسترده و متنوع درخصوص مسائل بانوان در كشور، یك پیشنهاد را مطرح كردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: باید تلاش شود تا این فعالیتها، یك سیستم منسجم و هندسه عمومی صحیحی پیدا كنند و یك مركز عالی و ثابت با كادرهای قوی و چشم انداز بلندمدت، برای این منظور بوجود آید.
ایشان گفتند: در ذیل این مركز عالی می تواند نهادها و بنیادهای مختلف تشكیل شوند و یك بانك اطلاعاتی قوی نیز از كارهای انجام گرفته بوجود آید.
رهبر انقلاب اسلامی یك نكته را به همه زنان فعال در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی متذكر شدند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حضور پررنگ و جدی زنان در شكل گیری انقلاب و مراحل مختلف بعد از آن افزودند: زنان فعال، كارآمد، عالِم، نویسنده و اندیشمند در جبهه دفاع از انقلاب اسلامی باید حضور جدی تر و نمایان تری در صحنه داشته باشند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین به نقش صدا و سیما در ارائه یك الگوی صحیح از زن مؤمن، فعال، مجاهد و با حجاب اشاره و خاطرنشان كردند: صدا و سیما باید در این زمینه یك نقش صددرصدی ایفا كند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: صدا و سیما باید كاملاً در خدمت تفكر اسلامی از زن و ارائه خصوصیات یك زن اسلامی قرار گیرد.
ایشان در پایان تأكید كردند: ما در زمینه مسائل زنان در جمهوری اسلامی ایران پیشرفت داشتیم ولی این پیشرفتها متناسب با نیازها و توقعات مورد نظر اسلام نیست و باید تلاش بیش از پیشی انجام گیرد.

در ابتدای این دیدار خانم ها خزعلی رئیس شورای فرهنگی اجتماعی زنان، صفاتی مسئول مؤسسه عالی اجتهاد، خدیوی رئیس دفتر امور زنان استانداری خراسان رضوی، آیت‌اللهی استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه، رهبر رئیس فراكسیون زنان و خانواده مجلس، ناظم بكایی استادیار گروه زیست شناسی دانشگاه الزهرا، روح افزا استاد دانشگاه و مجتهد زاده رئیس مركز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، به بیان دیدگاه‌های خود درخصوص مسائل مربوط به زنان و خانواده در ابعاد داخلی و بین المللی پرداختند.
مهمترین محورهایی كه در این دیدار به آنها اشاره شد عبارتند از:
- ضرورت اهتمام به جایگاه نهاد خانواده و تقویت این نهاد براساس آموزه های دینی و قرآنی
- توجه جدی دستگاههای مسئول و رسانه ها به سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت
- بازنگری در نوشته های علوم انسانی و مرتبط با مطالعات زنان
- تشكیل شورای عالی فقه زنان و كارگروههای تخصصی آن
- طراحی الگوی تحقیقاتی خانواده پایدار و وظایف دستگاههای مرتبط با آن
- ضرورت اهتمام به ابعاد مختلف مسائل تربیتی كودكان در چارچوب روشهای تربیتی اسلام به دور از چارچوبهای غیردینی كنوانسیون حقوق كودك
- نبود متولی خاص در كشور، برای حقوق كودكان
- لزوم تدوین مجموعه فقه اطفال و ایجاد رشته مطالعات كودكان در دانشگاهها
- اهمیت توجه ویژه به موضوع عفاف و حجاب در ابعاد مختلف و به دور از نگاههای سیاسی
- پیشنهاد عضویت زنان در مجمع تشخیص مصلحت نظام
- لزوم گسترش دانشگاههای ویژه بانوان
- تبیین علمی و حقوقی احكام مربوط به زنان در بخش ارث و حضانت در مجامع بین المللی
- و استفاده از دیدگاهها و توان اجرایی مشاورت های امور زنان دستگاههای مختلف

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22527/B/13920221_0322527.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22527/B/13920221_0622527.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22527/B/13920221_1722527.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22527/B/13920221_0822527.jpg

متن کامل بیانات معظم له را در ادامه مطلب مطالعه کنید

 

ادامه نوشته

آه یکی از اسما الهی

ابی اسحاق خزاعی از پدرش نقل میکند:

 

همراه با امام صادق علیه السلام بر برخی از دوستان آن حضرت داخل شدیم، مردی را دیدم که کثیرا ( آه ) می گفت. به او گفتم: ای برادرم، پروردگارت را یاد کن و از او طلب کمک کن ( و نام های خدا را به زبان بیاور).

 

 

(در آن لحظه) امام صادق علیه السلام فرمودند:

 

قطعا ( آه ) از اسماء خداوند عزوجلّ است، پس هر کس بگوید آه، همانا به خداوند تبارک و تعالی استغاثه کرده ( و از او طلب نجات نموده است).

 

 

منبع:

۱٫   معانی الأخبار، نوشته شیخ صدوق

اسماء الله

همه می آییم

http://www.talkhandak.com/wp-content/gallery/cartoons/entekhab.jpg

 

دشمن را زیر پا نه! زیر بند انگشت له می کنیم.

مبادا تا ما هستیم...

می دانم چقدر خسته ات می کنند ، میدانم چقدر دلگیری...آقای من این همرهان سست عنصر را بی خیال...مبادا تا ما هستیم آب در دلت تکان بخورد!

حاشیه های جالب بازدید آقا از نمایشگاه کتاب

گزارشی از حضور مقام معظم رهبری در نمایشگاه کتاب 92 توسط یکی از حاضرین در نمایشگاه

 صدای صلوات بلند شد. حضرت آقا وارد شبستان شدند. بار دیگر، عالی‌ترین مقام نظام به نمایشگاه کتاب آمدند. کاری که در مورد نمایشگاه و برنامه‌ی مشابهی اتفاق نمی‌افتد، در هیچ حوزه‌ای و این دیدار شیرین این پیام مهم را دارد که فرهنگ کشور چه اهمیتی دارد و در این فرهنگ، نقش بی‌بدیل کتاب چه جایگاهی.

این اتفاق مبارک، در سال 92 نکاتی داشت که مختصراً عرض می‌شود.

سال گذشته، رهبر انقلاب، پس از بازدید از سالن یاس گله کردند که دوست می‌داشتند داخل نمایشگاه را ببینند. امسال این امر ممکن شد و با یک برنامه‌ریزی خوب و مناسب، حضرت آقا مفصلاً از چند راهروی عمومی نمایشگاه بازدید کردند. چند ویژگی مثبت در برنامه‌ریزی این دیدار وجود داشت.

الف) زمان بازدید: انتخاب زمان بازدید در ایام ابتدایی نمایشگاه و ابتدای هفته و ساعات شروع بازدید، همه در راستای انتخاب خلوت‌ترین ساعت‌ها بوده است تا مردم از ملاحظات حفاظتی این برنامه دچار مشکل نشوند. از طرفی بازدید در روزهای اول مصداق سفارش همیشگی رهبر معظم انقلاب است که در این امور به مشارکت در ابتدای وقت اشاره می‌فرمایند.

ب) مکان بازدید: راهروهای انتخاب شده که قطعاً عوامل زیادی در انتخاب آنها نقش داشته‌اند، کاملاً عادی و نشان‌دهندۀ فضای کلی نمایشگاه بودند. هیچ امتیاز خاصی در این مسیر وجود نداشت. وجود انواع غرفه‌ها از لحاظ محتوا و ظاهر و عوامل می‌توانست دید کلی و واقعی از فضای کل نمایشگاه را به معظم‌له بدهد.

ج) کار عادی نمایشگاه: با توجه به مکان‌ بازدید، به جز 6 راهروی انتهایی نمایشگاه، 25 راهروی باقی‌مانده در شبستان و سالن‌های دیگر، یعنی آموزشی، کودک، دانشگاهی و بین‌الملل به کار عادی خود مشغول بودند و مردم به راحتی از نمایشگاه بازدید می‌کردند.

از نگاه مردم‌‌:

‌‌آنچه گفته شد در مورد برنامه‌ریزی و اجرای بازدید بود. اما آن نگاهی که همیشه جذاب‌تر و مهم‌تر و قابل دسترس‌تر بوده است، نگاه مردمی است که خود از همان زاویه به این برنامه می‌نگریم.

روز شنبه تفاوت باتجربه‌ها و کم‌تجربه‌ها مشخص شد. بعضی غرفه‌دارها زودتر از 8 آمده بودند و از ساعت 8 منتظر نشسته بودند. متعجب از غرفه‌هایی که هنوز بسته‌اند و مسئولین نیامده‌اند. ظاهراً با تجربه‌ها از حدود ساعت شروع بازدید هم خبر داشتند. بعضی از غرفه‌دارها با آرامش تمام ساعت 9:30 آمدند.

از ساعت 10 هیجان و انتظار همه را گرفت. جنب‌و‌جوش‌های مسئولیت دفتر رهبری و برادران حفاظت هم بیشتر می‌شد. چشم‌ها همه به سمت در بود. ساعت 10:15 حفاظت از همه خواست که به غرفه‌های خود بروند و این برای غرفه‌داران راهروهای آخر و افرادی مثل ما که به شکلی وارد شده بودند، اما غرفه‌ای نداشتند، خبر دردناکی بود.

به‌جز مسئولین و پاسداران و خبرنگارها، بقیه همۀ مردم عادی بودند. چه غرفه‌دارها چه غیر آنها. مردم با صدای صلواتِ دمِ‌در فهمیدند که میهمان عزیزشان رسیده. غرفه‌داران راهروی اول مرتب سر می‌کشیدند تا آقا را ببینند.

و بازدید غرفه به غرفه آغاز شد. همراه با حدود 60 نفر دیگر سر چهارراه حاصل از تقاطع راهروها منتظر ایستاده بودیم تا آقا را در حال عبور ببینیم. آقا با طمأنینه نزدیک می‌شدند. حفاظت مرتب مردم را عقب‌تر می‌برد. و اصرار می‌کرد که به غرفه‌های خود بروند. اما تأثیری نداشت. طاقت نداشتند بروند در غرفه‌ها منتظر بنشینند. حدود دو سه دقیقه‌ای حضرت آقا را می‌دیدند. به وضوح مشخص بود که حضرت آقا سرحال و خوشحال هستند. از مقابل جمع که می‌گذشتند دستی بلند کردند و لبخند زدند. مردم هم صلوات فرستادند و دست‌ها را بالا بردند. چقدر همین چند ثانیه برای این جمع شیرین بود. طوری که اغلب به تقاطع بعدی می‌رفتند تا منتظر بایستند برای چند ثانیۀ دیگر.

محافظین فرهنگی:

در این دیدار نقش مهم و تأثیرگذار فرهنگیِ یکی از عواملِ در ظاهر بی‌ارتباط با فرهنگ، کاملاً مشهود بود. تیم حفاظت یک وظیفۀ خطیر و نسبتاً خشن و خشک بر عهده دارند و آن حفاظت از جانِ ولی امر مسلمین است. برنامه‌ای مثل بازدید از نمایشگاه، به علت تکرار هرساله و امکان بیش‌بینی در مورد آن، برای محافظین پُرواهمه و حساس است. پس آنها حق دارند که به هیچ‌چیز غیر از مأموریت اصلی خود فکر نکنند. اما واقعیت این‌گونه نبود. در این دیدار حفاظت چنان فرهنگی عمل کرد که شاید هیچ عاملی دیگر نمی‌توانست مانند آن تاثیرگذار باشد. حفاظت به‌خاطر مسئولیت خود، پلی بود برای دسترسی مردم عادی به رهبرشان و آن روز این شأن و به تعبیری وظیفه را به‌خوبی درک کرده بود.

برخورد خوب و برادرانه با مردم در اغلب موارد حاکم بود و آنجا که اثری از تندی بود، اغلب محق بودند و ناچار. حفاظت می‌توانست به‌راحتی از این دیدار چند ثانیه‌ای مردم و حضرت آقا در میان راهروها جلوگیری کنند و شاید از لحاظ مأموریتی لازم بود این کار را بکنند اما با تحمل سختی و فشار اجازه داد این لحظات شیرین رقم بخورد. سختی دیگر کارشان در این بود که جمعی از مردم، حساسیت کار را نمی‌دانستند و توقع آزادی عمل بالاتر از این را داشتند و در برخورد با این محدودیت‌ها و جلوگیری‌ها، تندی و اعتراض و گاهی بی‌احترامی می‌کردند، که در اکثر موارد با تغافل و سعۀ صدر محافظین روبرو می‌شد.

در موارد خاص، حفاظت با تشخیص درست، ارتباطی بین افراد خاص با حضرت آقا ایجاد می‌کند که از دست دیگری برنمی‌آید و عجیب تأثیرگذار است.

 

دختر جوانی بود با مانتوی زرد که چادری هم بر سر داشت، اما معلوم بود چادری نیست، شاید برای احترام چادر سرش کرده بود. از همین راهروی اول رفت سراغ خواهران پاسدار، به التماس که برود پیش آقا. چند خانم جاافتاده هم پشت سرش بودند و سفارشش را می‌کردند. نزدیک بود اشکش سرازیر شود، خواهرها گفتند حالا صبر کن، آخر بازدید شاید.

و این خانم سر هر بریدگی و راهرویی که می‌گذاشتند کسی بایستد و آقا را در حال عبور ببیند ـ حدود 5 مورد ـ ایستاد و با اشتیاق عبور آقا را دید.

ایستگاه مانده به آخر بود، دیگر داشت جان می‌داد. یکی از خواهران پاسدار آمد دستش را گرفت و سه قدم برد جلوتر از جمعیت ایستاده. آقا که خواستند از نشر نی به نشر امیرکبیر بروند، یک‌دفعه این دو خانم نیست شدند.

یک دقیقه بعد، با صورت خیس و چشمان سرخ و بدن لرزان برگشت. چفیه‌ای را سفت به سینه‌اش چسبانده بود. به هر زنی می‌رسید، با بغض تعریف می‌کرد که رفته و... و چفیه را جلو می‌آورد تا ببوسند. تحفه‌ای داشت که می‌خواست عالم از آن بهره ببرند.

***

پسری با موهای سیخ و هیکل بادی‌بیلدینگ، غرفه‌دار یکی از غرفه‌های تجاری (حافظ و آشپزی و لاغری و ...) بود. تا آخر، سر همۀ گذرها ایستاد و آقا را دید. وقتی فهمید که آقا به راهروی آنها نمی‌آیند، خیلی پَکر شد.

دیگر فرصت داشت تمام می‌شد. رفت خودش را زد به آب و آتش که برود جلو، محافظ نگذاشت. سرش را برد جلو، دم گوش محافظ چیزی گفت. محافظ خیره نگاهش کرد، گفت یک چیزی گفتی که دهانم را بستی. بیا همین‌جا. پشت سر عکاس‌ها ایستاد. آقا که خواستند رد شوند دستش را برد بالا و با صدای بلند گفت: آقا بگذارید بیام ..

محافظ تقریبا بغلش کرد تا ببرد عقب. صدایش بریده شد، اما دستش هنوز بالا و پایین می‌رفت. صدا به آقا رسیده بود، آمدند بردندش. ما که ندیدیم، اما احتمالاً دست حضرت خورشید را بوسید.

وقتی برمی‌گشت تلوتلو می‌خورد؛ مست مست. رسید به رفیقش، بغضش ترکید و رفت داخل غرفه.

سر آخرین راهرو که ایستاده بود آقا را ببیند، همان محافظ دیدش، ما را رها کرد و رفت سراغش، مرتب آن پسر را قلقلک می‌داد و عقب می‌برد، می‌گفت، کار خودت را کردی؟ رفتند یک گوشه‌ای با هم گپ زدند.

 

از ظاهر وضعیت مشخص بود که در انتهای شبستان خبرهایی است. خیلی از مردم، چه غرفه‌دار و چه بازدیدکننده، فهمیده بودند که آقا مشغول بازدید از نمایشگاه هستند و دلشان می‌سوخت که این‌قدر به آقا نزدیک هستند، ولی امکان دیدار نیست. خیلی‌ها طاقت نداشتند، به‌سراغ گیت‌های ورودی می‌رفتند تا به نحوی داخل شوند، اما طبیعتاً امکان نداشت.

 

دو نفر دست‌بردار نبودند. خواستند یواشکی وارد شوند، نمی‌شد. به خواهش افتادند، التماس کردند و داشتند به گریه می‌افتادند، فقط برای یک لحظه دیدن آقا. وقتی که مقابل گیت خلوت شد، محافظ جاافتاده و سن‌و‌سال‌داری آمد و بهشان گفت: موبایل و ریموت و ... ندارید؟ از خوشحالی بال درآوردند. تحویل داده بودند، اگر هم داشتند، حاضر بودند همان‌جا از خیرش بگذرند! محافظ گفت با من بیایید، خوب بازرسی‌شان کرد و راه افتادند. دو نفر از مردم عادیِ مشتاق در میانۀ راهروها به محضر خورشید انقلاب رسیدند، گرما گرفتند، روشن شدند و چفیه‌ای در دست، اشک شوق در چشم برگشتند.

 

از نگاه ناشران:

خیلی از آنهایی که آقا از غرفه‌شان بازدید کردند، انتظار چنین برخورد گرم و پدرانه و در ضمن با دقتی نداشتند و لذت برده بودند از این نوع برخورد و از این تسلط بالای حضرت آقا در موضوع کتاب و نشر. چندین غرفه در مسیر بازدید بودند که ظاهر و نوع پوشش غرفه‌داران آنها مطابق شرع و عرف مذهبیون نبود، اما آقا با مهربانی با آنها برخورد و در مورد کتاب‌هایشان صحبت کردند. برخی غرفه‌ها از لحاظ موضوع کتب، در فضای روشن‌فکری غربی و مانند آن بودند. اتفاقاً حضرت آقا در چند غرفۀ شاخص این فضا تأمل بیشتری کردند، مفصل‌تر کتاب‌ها را دیدند و با اهل غرفه صحبت کردند و اینها همه برای غرفه‌داران میزبان، روزی فراموش‌نشدنی و شیرین ساخت که برای برخی‌شان باورپذیر نبود.

خانم جوانی که کمی ازموهایش هم از زیر مقنعه معلوم بود، با ذوق از بازدید آقا تعریف می‌کرد و با اینکه سنی نداشت می‌گفت: «فکر می‌کنم قصۀ امروز را برای نوه‌هایم هم تعریف کنم. یعنی می‌شود یک بار دیگر هم این‌طور آقا را ببینم؟»

بعضی از ناشران، بعد از بازدید، چند نظر هم داشتند: «کاش حضرت آقا مثل سال قبل صحبت می‌کردند.» و «کاش به غرفه‌های کودک هم سری می‌زدند، آنجا خیلی مهم است و کمتر توجه می‌شود.» و البته آنهایی که آقا به بازدید غرفه‌هایشان نرسیده بودند، حسرت می‌خوردند.

خورشید دوباره در باغ پرگل کتاب طلوع کرد و باغ جان گرفت...

حتی الامکان بی برگشت...

نه می خواهم به تور "ایتالیا" و "اسپانیا" بیفتم
نه بادام چشم های "چینی" ها و " ژاپنی" ها را ویار کرده ام
و نه نسیم "دبی" و " استامبول" به کله ام زده
نه هوس دو بیتی " بابا طاهر" دارم
نه "منار جنبان" دلم را می لرزاند
نه مات "کیشم"
نه موجی"خزر"
فاتحه ی "سعدی" و "حافظ" را هم از همین جا پست میکنم
من فقط یک بلیط رفت " مشهد " می خواهم
حتی الامکان بی برگشت ...

افسران - یا امام رضا

مصاحبه با همسر امام خامنه ای

پایگاه خبری ۵۹۸ متن مصاحبه با همسر مقام معظم رهبری را منتشر کرده که برگرفته از مجله محجوبه است که نشریه‌ای خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی ویژه بانوان به زبان انگلیسی برای خارج از کشور می‌باشد. این مصاحبه در سال ۱۳۷۲ چاپ و منتشر شده و به وسیله خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده است. 

مصاحبهٔ مذکور در ماهنامه خبری و فرهنگی ره آورد دانشگاه در سال ۱۳۷۲ منتشر شده بود.

لطفا کمی از دوران مدرسه‌تان برای ما بگوئید.

من خاطرات روشنی از دوران مدرسه‌ام از جمله معلم فرزانه قرآنم، خانم‌ پور رنجبر دارم که گویا اخیراً به رحمت ایزدی پیوسته‌اند. این خانم محترم و متین معلم قرآن ما بود. آن روز‌ها لباس او منحصر به فرد بود. گرچه چادر سرش نمی‌کرد اما حجاب کامل اسلامی داشت. مقنعه بلند او تا کمرش می‌رسید، این خانم شیوه ابداعی ویژه‌ای در تدریس قرآن داشت. چهره‌اش که مملو از متانت و وقار بود هنوز جلوی چشمانم هست و هرگز نمی‌توانم فراموشش کنم.

شما چطور با همسرتان آشنا شدید؟

من در سال ۱۳۴۳با ایشان ازدواج کردم، البته این ازواج همانطور که در خانواده مذهبی آن زمان مرسوم بود، صورت گرفت به این ترتیب که مادر ایشان برای خواستگاری به منزل ما آمدند و بعد از مباحثات معمول مراسم ازدواج انجام شد.

شما چند فرزند دارید؟

ما چهار پسر و دو دختر داریم. همه پسرانمان قبل از انقلاب و دخترانمان بعد از انقلاب (انقلاب اسلامی ایران) به دنیا آمدند.

لطفاً کمی در مورد زندگی‌تان، طی دوران قیام اسلامی علیه شاه صحبت بفرمایید.

آن زمان دوران مشقت‌باری بود و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کرده بودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شکوه نگشودم. یادم می‌آید که طی اولین ماه‌های بعد از ازدواجمان، یک روز همسرم از من پرسید: اگر من دستگیر شوم تو چه احساسی خواهی داشت؟ این سوال غیرمنتظره‌ای بود و من ابتدا خیلی ناراحت و آزرده‌خاطر شدم، اما ایشان آنقدر درباره درگیری، خطرات و مشکلاتش و وظیفه همه افراد در این رابطه صحبت فرمودند که کاملا مرا قانع کردند.

ایشان این مطلب را درست‌‌ همان روزی که امام خمینی (ره) دوباره بازداشت شدند و ایشان را از قم به تهران آورده و سپس به ترکیه تبعید کردند، مطرح نمود. در آن روز آقای خامنه‌ای و دیگران در مشهد برای نشان دادن مخالفتشان با این امر آماده شده بودند و در همین زمان بود که از من در برخورد با مساله دستگیریشان سوال کردند. از‌‌ همان روز من خودم را از لحاظ فکری آماده رویارویی با خطراتی که در راه مبارزات همسرم پیش خواهد آمد، نمودم. بنابراین، هر وقت ایشان زندانی یا تبعید می‌شدند یا هنگامی که مجبور بودند پنهانی و مخفی فعالیت نمایند، تمامی مشکلات را با راحتی تحمل می‌کردم. بعد‌ها که ما فرزندان بیشتری داشتیم و زندگی گاهی اوقات مشکل‌تر می‌شد که البته خداوند همیشه ما را یاری می‌نمود و هرگز نا‌امید نشدم.

شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری نمودید؟

فکر می‌کنم بزرگ‌ترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود. طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خو و فرزندانم دور نگه‌دارم. گاهی اوقات که برای ملاقات ایشان به زندان می‌رفتم از مشکلاتی که داشتیم چیزی به ایشان نمی‌گفتم و در پاسخ به سوالاتشان درباره وضعیت خودم و فرزندان صرفا خبرهای خوب می‌دادم. برای مثال، طی ملاقات‌هایی که با ایشان در زندان داشتم یا در نامه‌هایی که در دوران تبعید برای ایشان می‌نوشتم هرگز چیزی در مورد بیماری فرزندان نمی‌گفتم و نمی‌نوشتم.

البته من نیز در زمینه‌های مختلف نظیر پخش اعلامیه‌ها، حمل پیام‌ها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم، ولی فکر می‌کنم اصلا قابل ذکر نیستند. در آخرین ماه‌های مبارزه در رابطه با پیام‌های تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس کار می‌کرد من آن‌ها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهر‌ها ارسال می‌نمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمع آوری نموده و به پاریس مخابره می‌کردم. اما فکر می‌کنم مهم‌ترین کار زنان مبارز و آزاده آن زمان، پشتیبانی معنوی، همدردی و راز داری و تحمل مشقات بود.

آیا همسرتان در خانه به شما کمک می‌کنند؟

در حال حاضر نه ایشان چنین فرصتی دارند و نه از ایشان چنین انتظاری داریم. اما یک خصیصه بسیار پسندیده‌ای که ایشان دارند و می‌تواند نمونه و سرمشقی برای دیگران باشد این است که زمانی که ایشان در منزل هستند، اگرچه معمولا خسته از کار روزانه می‌باشند اما سعی دارند تا جو خانه را از مشکلات محیط کارشان به دور نگهدارند.

آیا شما کارمند دولت هستید؟

به عنوان یک زن مسلمان در جمهوری اسلامی ایران، نظیر تمامی خواهران مسلمان دیگر، وظایفی برعهده دارم و با تمام توانم آن‌ها را انجام می‌دهم، اما هیچ مسوولیت رسمی بخصوصی ندارم.

همسر شما چه انتظاری از شما دارند؟

ایشان بیش از هر چیزی دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام و شاد و سالم باشد.

لطفا نظراتتان را در مورد حجاب اسلامی برای خوانندگان ما بفرمایید.

به نظر من «بهترین پوشش برای خارج از منزل، چادر، می‌باشد.» البته شرعا پوشیدن انواع دیگر پوشش در صورتی که بدن را کامل بپوشاند و جذب و تنگ نباشد اشکالی ندارد. اما به طور کلی چادر ترجیح دارد. برای درون خانه کاملا متفاوت است. البته پوشش در هر شرایطی باید مطابق عفت اسلامی باشد.

سیره زندگانی شما چگونه است؟

سال‌هاست که ما اشیای تجملاتی را به خانه‌مان راه نداده‌ایم. زیبایی خوب است اما نباید خودمان را درگیر زندگی تجملاتی بکنیم. ما در خانه‌مان دکوراسیون به معنای متداول آن، فرش‌ها و پرده‌های قیمتی، مبلمان و غیره نداریم. سال‌ها پیش خودمان را از این چیز‌ها‌‌ رها کرده‌ایم، والدین آقای خامنه‌ای در این رابطه سرمشق ما بوده‌اند و مادر ایشان چنین تجملاتی را مورد انتقاد قرار می‌دادند و من نیز همین عقیده را دارم. همیشه به فرزندانمان توصیه می‌کنم که آن‌ها هم باید در رفتار شخصی‌شان این گونه باشند. زیرا اشیای لوکس غیرضروری می‌باشد.

هویت ملی

 

من مسیح را دیدم

چند سال پيش پوتين ، رئيس‌جمهور وقت روسيه، براي نخستين بار در طول سي سال انقلاب به ايران سفر كرد.
پوتين، شخصيتي بسيار چارچوب‌مند و منضبط بر اصول ديپلماسي است، اما با اين حال چندبار پرسيده بود كه ديدار با رهبر جمهوري اسلامي آيا انجام مي‌شود يا نه. ديدار انجام شد. در اين ديدار رهبري به نكاتي از تاريخ شوروي و قبل از آن اشاره مي‌كنند كه براي رئيس‌جمهور وقت روسيه جديد بوده است، پس از ديدار مسئولين دستگاه ديپلماسي مي‌گفتند رفتار وي تغيير كرده بود و شخصاً و نه از طريق وزير خارجة خود، به وزير خارجه وقت كشورمان گفته بود كه شما حتماً سفري به روسيه داشته باشيد تا با هم گفت‌وگو كنيم.
در برگشت به كشور روسيه، خبرنگاري از وي درباره نظرش راجع به رهبري ايران مي‌پرسد و وي در پاسخ مي‌گويد: "من مسيح را نديده‌ام، اما تعاريف او را در انجيل شنيده و خوانده‌ام، من مسيح را در رهبري ايران ديدم ". (به نقل از حجت‌الاسلام مروي)

http://www.aviny.com/News/86/07/25/agha_25_2.jpg

فرزندان خامنه ای،دشمنان قسم خورده اسراییل


قصه این است...

قصه این است...
تا سینه های ما هست.امام خامنه ای احتیاج به سپر ندارد.
امر ولی هرچه می خواهد باشد برای ما اطاعت از ولایت شیرین است.

افسران - گوش به فرمان توایم آقا جان ...

این آرزوی سید بود...

روایتی بسیار زیبا از حضور رهبر انقلاب اسلامی در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی

به هیچ وجه این متن زیبا را از دست ندهید.

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

آرزوی سید بود این... سید جمال الدین اسدآبادی، آرزوی سید بود این... سید موسی صدر، آرزوی سید بود این... سید روح‌الله خمینی. این كه جماعتی از عالمان دینی و رهبران مسلمانان از این سوی و آن سوی دنیا دور هم جمع بشوند؛ همین... تا همین جایش به هزار و یك دلیل شدنی نبود.

حالا جماعتی، جمعیتی از سیاه و سفید، پیر و جوان، عرب و عجم، از آسیا و اروپا و آفریقا عمامه در عمامه دور هم نشسته‌اند و از در سالن كه می‌خواهی وارد شوی پرده كعبه در قابی از چوب و شیشه تكلیف تو را معلوم می‌كند، می‌فهمی زیر كدام پرچم همه جمع شده‌اند.

و تو می‌دانی در چه وضع و احوالی دارد این اتفاق بزرگ و مبارك روی می‌دهد؛ اینها پاره‌های پیكری هستند كه مجروح و نیمه‌جان هر روز زخمی تازه بر می‌دارد، جهان اسلام امروز چون جسمی است كه هم حرامیان جامه و دستارش غارت كرده‌اند و هم گرگ‌های بیابان به جانش افتاده‌اند.

چنگ و دندان این گرگ‌ها امروز چنان در گوشت سوریه افتاده است كه می‌دانی به این راحتی‌ها رهایش نمی‌كنند. آتش جنگ و جدال شیعه و سنی كه ده‌ها سال نمی‌توانستند این طور شعله ور كنند حالا همه جا را گرفته است، از شبكه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای  تا كوچه‌ها و خیابان‌های قاهره و طرابلس.

آیت‌الله خامنه‌ای تلاش غرب برای وانمودكردن جنگ ویرانگر سوریه به نزاع شیعه و سنّی را حربه‌ی ایجاد حاشیه‌ی امن برای دشمنان مقاومت برشمردند. ایشان قضایای بحرین را هم نمونه‌ای دیگر از این قلب واقعیت دانستند و همه‌ی این اتفاقات را در ذیل موضع كلی تبديل نهضت‌ها به معارضه‌‌هاى فرقه‌‌اى و مذهبى و قومى و ملّى قرار دادند.
در چنین روزهایی جماعت دور هم جمع شده اند! كدام جماعت؟ عمامه در عمامه از مصر و عراق و لبنان و فلسطین. كجا؟ در پایتخت جمهوری اسلامی ایران و حالا قرار است رهبر انقلاب از راه برسد و با این جماعت سخن بگوید.

جای سید جمال خالی و جای امام موسی صدر. چه آرزوها داشت سید جمال برای این جماعت و در خواب فقط می‌دید چنین روزی را، وقتی در قاهره و كابل و استانبول پنج نفر و ده نفر  آدم جمع می‌كرد تا شراره‌های سینه‌اش را بشنوند و سوختن دلش را ببینند.

چه خیال‌ها داشت امام موسی صدر وقتی بیقرار و بی‌آرام از آفریقا به اروپا و از قم به نجف می‌رفت، دیده‌ای و شنیده‌ای كه چگونه سراسیمه و بی‌تاب به هر صاحب عمامه‌ای می رسید خواب‌ها را بر می‌آشفت و از بیداری سخن می‌گفت.

جای امام موسی صدر خالی، او كه وقتی به منبر می‌رفت مسیحیان می‌گفتند گویی مسیح آمده است و مسلمانان می‌دیدند فرزند پیامبر در محراب ایستاده است و آن وقت بود كه سنی و شیعه پشت سرش به نماز می‌ایستادند، در  قاهره و مسجد دانشگاه بزرگ «الازهر» مگر همگان را به همین شگفتی نیاورد؟

دلت هوای سید جمال را می‌كند و شوق امام موسی صدر را می‌یابد. به جماعتی نگاه می‌كنی كه آرام آرام وارد سالن اجلاس می‌شوند، به نام بیداری اسلامی و در روزگاری كه جهان اسلام بیش از هر زمان دیگر نیازمند بیداری است و محتاج فهم و شناخت تهدیدها و خطرها و نیازمند همدلی و وحدت.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22413/C/13920209_3822413.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22413/C/13920209_0222413.jpg
تو كه از حجم توطئه‌ها و سرعت تهدیدهای دشمن برای این جماعت خبر داری می‌فهمی معنی این همایش چیست، تو می‌فهمی كنار هم نشستن این آدم‌ها چه رمزی و چه رازی با خود دارد، تو می‌فهمی در زیر سنگباران دسیسه و نیرنگ و فتنه و آشوب وقتی چتر مفتی اعظم اهل سنت استرالیا برای انتشار كتابچه «ولایت فقیه» باز می‌شود چه فضایی ایجاد می‌كند و حضور امثال او در این گونه جلسات چه سدی در برابر  سیلاب توطئه‌ها می‌كشد.

امروز جای امام موسی صدر خالی است كه با آن چهره‌ی زیبا و درخشان قدم به این سالن بگذارد، با آن قامت بلند و استوار در میان این جماعت قدم بردارد و بر این جایگاه بنشیند و با آن منطق استوار و بیان دلنشین و شیرین سخن بگوید.

وقتی مهمانان در سالن اصلی مستقر شده‌اند برخی به اتاق بزرگی هدایت می‌شوند كه قرار است قبل از آغاز جلسه در آنجا رهبر انقلاب را زیارت كنند. مهمان‌های ویژه و شخصیت‌های مشهورتر و برجسته‌تر در این اتاق جمع شده‌اند كه رهبر انقلاب از راه می‌رسند و به سراغ آنها می‌روند.
 
با یكایك مهمان‌ها احوالپرسی می‌كنند و آنها را در آغوش می‌گیرند؛ برخی دست آقا را می‌بوسند و برخی چون ارادتمندی آشنا و قدیمی صمیمانه سخن می‌گویند. اینها چهره‌های برجسته‌ای از  علمای جهان اسلام هستند و اگر بخواهی رهبر انقلاب را با آنها مقایسه كنی حتی اگر دشمنش باشی باید به حقیقت اعتراف كنی، حتی اگر او را نخواهی باید واقعیت را بپذیری كه رهبر انقلاب یك سر و گردن از همه آنها بالاتر است، یعزّ من یشاء... كار عالم دست خداست؛ نه محاسبات و تدبیرات سیاسی و اقتصادی و حتی شخصی.

وقار و هیبت و شكوه و جلال ظاهری این مرد در عین رفتاری متواضعانه و بسیار صمیمی در ساده‌ترین برخورد و اولین نگاه به چشم می‌آید.
بعد هم كه همه به سالن اصلی می‌روند و برنامه با ورود رهبر انقلاب آغاز می‌شود و به جای مسئولان رسمی دو روحانی شیعه و دو روحانی سنی از ایران پشت سر ایشان قرار می گیرند باز ابهت و قدرت شخصیتی رهبر انقلاب به وضوح آشكار است؛ ذلك فضل الله یؤتیه من یشاء.
ابتدا به نظر می‌رسید سران قوای جمهوری اسلامی، ایشان را هنگام حضور در جایگاه مشایعت كنند، اما این بار بزرگانی از علمای اهل سنّت و شیعه، آیت‌الله خامنه‌ای را همراهی ‌كردند. آیت‌الله تسخیری و آیت‌الله اراكی در سمت راست ایشان و مولوی اسحاق مدنی و مولوی علی احمد سلامی در سمت چپ ایشان وارد جایگاه شدند. سرود جمهوری اسلامی پخش می‌شود و همه به احترام ایستاده‌اند... عالمان شهیدی كه غریبانه زیر شكنجه‌های طاغوت جان دادند، روحانیون آزاده‌ای كه در جبهه‌های نبرد در خاك و خون غلتیدند یا به اسارت بعثی‌ها درآمدند، آنها باید این هیمنه و عظمت را می‌دیدند؛ شهیدان پیچیده در گوشِ زمان فریادتان! این جا در تهران زیر پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی و كلمه‌ی «الله» و به نام جاودانه‌ی امام خمینی، نمایندگان جهان اسلام به احترام ایستاده‌اند‌.
 
صحبت‌های آقا كه آغاز می‌شود فضای سالن دیدنی است، طنین محكم سخنرانی با ترصیع آیات قرآنی و تلاوت آیات به لهجه‌ی عربی برای عالمان مسلمان از  هر كشور و با هر زبان كه باشند تحسین برانگیز است. سیر منطقی بحث و ترتیب عالمانه‌ی موضوع شخصیت رهبری را بیشتر آشكار می‌كند... تا مرد سخن نگفته باشد، علم و هنرش نهفته باشد.

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22407/C/13920209_0222407.jpg http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22407/C/13920209_2422407.jpg
در این جایگاه و در چنین روزهایی و با این مخاطبان و این فضا به راحتی بحث می‌توانست جنبه‌ی شعاری و احساسی پیدا كند، در حالی كه خطابه‌ای مكتوب بود و قرائت متن از پیش نوشته‌شده توسط رهبر انقلاب هم نشان‌دهنده‌ی تأمل و دقت پیشین بود كه كار ترجمه‌ی همزمان را آسان‌تر و دقیق‌تر می‌كرد و هم رفتاری كاملاً امروزین و در طراز جلسه‌ای بین‌المللی و با آداب القای سخنرانی در قالب‌های متعارف.

طرح موضوع ایجاد تمدن درخشان اسلامی به عنوان هدف بیداری اسلامی، افق دید وسیع و تفكر عمیق و آینده‌نگری رهبری را نشان می‌داد. می پرسی جماعت چه حالی داشتند؟ از مهمان مصری می‌گویم كه فقط ذوق‌زده ماشاءالله و بسم‌الله می‌گفت و سر تكان می‌داد به شوق و تحسین كه در گفتاری مختصر همه‌ی موضوعات به شكلی زیبا و دلنشین مطرح شد و حسرت می‌خورد كه كاش دیگر رهبران و حاكمان كشورهای اسلامی چنین بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از وعده‌های الهی می‌گویند و پیروزی انقلای اسلامی در ایران به عنوان یك نمونه و آیات قرآنی بشارت به مادر موسی علیه‌السلام را می‌خوانند: «بیداری اسلامی مبشّر حوادث بزرگتری است كه در آینده اتفاق خواهد افتاد! تحقق معجزگون وعده‌های الهی نشانه امیدبخشی است كه تحقق وعده‌های بزرگتر را نوید می‌دهد.»

ذكر رسانه‌های مدرن و هنر و سینما به عنوان لوازم تمدن‌سازی در كنار محورهایی چون اجتهاد و پاسخ‌گویی به نیاز روز و پرهیز از تحجر و التقاط و اشاره به ضرورت ایجاد رفاه عمومی در كنار نیاز به استقرار عدالت و گسترش اخلاق انسانی اندیشه‌ای جامع و پویا و اصیل را معرفی می‌كند. بعد هم رهبر انقلاب دفع دخل مقدر می‌كنند كه: «تجربه نشان داده كه اینها ممكن و در دسترس جوامع ماست، نه باید شتابزده و نه باید بدبینانه نگاه كرد.»

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22407/C/13920209_4122407.jpg http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22407/C/13920209_5222407.jpg

توجه عمیق حضار به سخنرانی نشان می‌دهد همه متوجه اهمیت این گفتار در این مقطع زمانی هستند. آقا ادامه می‌دهند: ما با غرب و هیچ گروه از انسان‌ها مشكل نداریم، مبنای ما سخن امام علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام است كه «الناس صنفان، إما أخ لك فی الدین أو نظیر لك فی الخلق»۱ راستی این سطح از اندیشه و تفكر و این شیوه از بیان و سخن را كدام یك از مهمانان می‌توانند در سران كشورهای خود سراغ بگیرند؟

بی‌سبب نیست كه یكی از مهمانان قبل از آغاز جلسه به ما كه در باره موضوعات داخلی كشور خودمان بحث می‌كنیم می‌گوید: در مرحله‌ی فعلی و سال‌های آینده همه می‌دانند كه نقش رهبری پررنگ‌تر از گذشته و صف‌بندی‌های بین‌المللی حساس‌تر و نقش ایران مهم‌تر از هر زمان دیگر است.»
از نخستین اجلاس جهانی بیداری اسلامی حدود ۲۰ ماه می‌گذرد و در این مدت، تهران میزبان حدود ۳۰۰۰ میهمان از ۸۰ كشور جهان با تنوع مذهبی و زبانی بسیار بوده است. در اجلاس اخیر، علمایی از مذاهب شافعی، حنفی، مالكی، حنبلی، سلفی و نیز شخصیت‌هایی از جریان اخوان‌المسلمین و روحانیونی امامی، زیدی، علوی، صوفی و اسماعیلی حضور داشتند.
وقتی صحبت‌های آقا تمام می شود از میان مهمانان عبور می كنند. می‌پرسی چه شد؟ گفتنی نیست. من ازدحام و جمعیت زیاد دیده‌ام ولی این صحنه ها باور كردنی نبود. چند بار راستی برای جان آقا نگران شدم بس كه جماعت بر دست و پای هم ریخته بودند. باور كردنی نبود اینها كه عالمان شهر و دیار خویشند این‌گونه برای دست‌دادن و تبرك جستن به آقا سراسیمه شوند و بی‌قرار باشند.

در نهج البلاغه خوانده بودم كه: «حتی شُقّ عطفای و وطئ الحسنان!؛ از هجوم مردم جامه هایم شكافته و انگشت‌ها فشرده شد...»۲ و اكنون می‌دیدم كه جلوه‌ی شكوهمند رهبری از سلاله آن حضرت – كه خود را خاك پای غلام صاحب نهج‌البلاغه هم نمی‌داند- چنان جماعت را شیفته و دلداده كرده كه بسیاری از آنان بی‌قرار و ناآرام شده‌اند. یكی چفیه‌ی آقا را می‌ستاند و یكی بر عبای ایشان دست می‌كشد. یك عالم سنی گریه می‌كند و چند نفر دیگر از گریه او متأثر می‌شوند.

باورت می شود در چنین حالی آقا متوجه عالمی لبنانی باشند كه روی صندلی چرخ‌دار نشسته و تلاش كنند خود را به او برسانند؟ انبوه جمعیت سه بار موج بر می‌دارد و رهبر را با خود جا به جا می‌كند ولی با این حال برای سومین بار خود را به مهمان لبنانی می‌رسانند كه نمی‌تواند حركت كند و جلو بیاید. از دور می بینم كه او را در آغوش می‌گیرند و می‌بوسند. آقا تشریف برده‌اند و جمعیت آرام شده است. مهمان لبنانی چنان از ابراز توجه و لطف آقا به وجد آمده كه هنوز گریه می‌كند.
 

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22412/C/13920209_2222412.jpg http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22412/C/13920209_2622412.jpg

هنگامی كه هیأت رئیسه در جایگاه خود نشسته‌اند، نماهنگ زیبایی درباره‌ی بیداری اسلامی در حال پخش است و با صدای «الله اكبر» تصویر شكستن بت‌ها روی چهره‌ی اوباما دیزالو می‌شود؛ یكی از مهمانان به دیگران نگاه می‌كند و لبخند می‌زند.

جای سید جمال خالی نیست، جای امام موسی صدر خالی نیست. رهبری با چنان ابهت و اقتداری در این صحنه حاضر شده‌اند كه جای همه را پر كرده اند؛ سید جمال اگر بود آرزوهای خویش را این جا تجسم یافته می‌دید و امام موسی صدر اگر بود زبان به تحسین و آفرین می‌گشود كه: آنچه خوبان همه دارند...
      لو جئته لرأیت الناس فی رجل ... و الدهر فی ساعة ... و الأرض فی دار!
 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری
 

دیدار امام خامنه های با فرهنگیان

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) با هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر كشور دیدار کردند.

تصاویری از این دیدار:

 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22511/B/13920218_0122511.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22511/B/13920218_2322511.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22511/B/13920218_2122511.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22511/B/13920218_2422511.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22511/B/13920218_3122511.jpg

گوشه ای از سخنان امام خامنه ای در این دیدار:

*رهبرانقلاب در خصوص سند ایجاد تحول در آموزش و پرورش:تحول در انسانها و تغییر در جهت صحیح باورها و خلقیات، احتیاج به زیرساخت محكم دارد و این زیرساخت آموزش و پرورش است/ما در خلقیات نواقصی داریم كه باید این را رفع كنیم،سند تحول باید جامعه را به سمت زندگی اسلامی پیش ببرد.

*در زمینه حماسه سیاسی،آموزش و پرورش نقش آفرین است و جمعیت عظیم معلمان كشور تاثیر گذارند/مصرع برجسته حماسه سیاسی،انتخابات پیش رو است.

فایل صوتی این دیدار:

فیلم این دیدار:

برای مطالعه ی متن کامل بیانات امام خامنه ای به ادامه مطلب مراجعه کنید.

ادامه نوشته

دیدار با دست اندرکاران انتخابات

سخنان مهم امام خامنه ای:

* رسانه‌های دشمن از مدتی پیش برای دلسرد كردن مردم از انتخابات برنامه‌ریزی میكنند/اگر حضور مردم نباشد دشمنان به راحتی تهاجم خود را چندبرابر میكنند/حضور مردم به كشور و نظام اسلامی مصونیت میبخشد.

*قانون را معیار قرار دهید/التزام به قانون راه اساسی جلوگیری از مشكلات در انتخابات است /آحاد مردم به دنبال این باشند هركس هر حرف و توقعی دارد بر اساس قانون باشد.

*توجه به انتخابات رياست جمهوری،اهميت انتخابات شوراها را از چشم مردم و مسئولين دور نكند.

*خيليها در اين سالها خواستند انتخابات را كمرنگ كنند يا زمان آن را به تعويق بياندازند اما تاكنون نتوانسته اند و بعد از اين هم به توفيق الهی نخواهند توانست.

*رهبرانقلاب بااشاره به تخریب قبر حجربن عدی(س):اینكه درمیان مسلمانان كسانی با افكار عقب مانده خود تجلیل از صحابی پیامبر را شرك بدانند مصیبتی است/شرك این است كه انسان ابزار دست سرویسهای جاسوسی شود/چنانچه محكومیت این حركت ادامه پیدا نكند،این فتنه به همینجا منحصر نمیماند.

*رئيس جمهور، هم بايد كارى باشد، هم بايد مردمى باشد، هم بايد مقاوم باشد، هم بايد ارزشى باشد، هم بايد باتدبير باشد، هم بايد پابند به قوانين و مقررات باشد - مجرى قانون است - هم بايد درد مردم را احساس كند، هم بايد طبقات مختلف مردم را ببيند؛ اينها خصوصياتى است كه در انتخاب آن كسى كه ما ميخواهيم كليد اجرائى كشور را به او بسپريم، نقش دارد. ما مردم در اين زمينه تصميمگيريم. هيچ كس هم نگويد كه رأى من يك نفر چه اثرى دارد. ميليونها از همين يك نفرها تشكيل ميشود. همه احساس وظيفه كنند و انشاءاللّه وارد ميدان شوند.

تصاویری از این دیدار:

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22487/B/13920216_0122487.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22487/B/13920216_1322487.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22487/B/13920216_2322487.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22487/B/13920216_3222487.jpg

متن کامل بیانات امام خامنه ای را در ادامه مطلب مطالعه کنید.

ادامه نوشته

پروانه

بگذار‌ مدام به چادری بودنت پیله کنند

 به پروانه شدنت می‌ارزد...

 

http://womenhc.com/media/blogs/alzahra-esfahan/BXP0000899_P.jpg

تصاویری از بازدید حضرت آقا از نمایشگاه کتاب

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_6222462.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_4822462.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_7122462.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_7722462.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_7922462.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_8322462.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22462/B/13920214_8522462.jpg

 

دیدار با مداحان در سالروز ولادت حضرت زهرا

سخنان مهم رهبری در دیدار با مداحان:

*قانونهای ابلهانه و خباثت آمیز غربیها در مسائل جنسی،آنها را در سراشیبی سقوط قرار داده است/گمان نمیكنم زوال تمدن غرب از چشم این نسل یا نسل بعد دور بماند.

*امروز مردم باید امید داشته باشند،اگر امید بود حماسه خواهد بود/حماسه دستوری و بخشنامه ای نیست،حماسه از دل میجوشد و با ایمان پشتیبانی میشود/حماسه آفرینی این است كه فضای بدبینی و سوءظن بوجود نیاید و فضای امید ایجاد شود.

*بارها به مداحان اعتراض كرده ام كه جلسه جشن مولودی را به مجلس عزاداری تبدیل نكنند/روضه خوانی خوب است اما نگذارید وانمود شود كه عواطفی كه مردم نسبت به ائمه دارند در گریه و عزاداری منحصر است.

*اینكه به خانه داری به چشم حقارت نگاه كنیم گناه بزرگیست،خانه داری و فرزندآوری یك مجاهدت بزرگ است/در یك برهه ای با عدم دقت ما،فرزندآوری مورد غفلت قرار گرفت كه آسیبهای آن از جمله پیر شدن كشور و كاهش نسل جوان است/این امروز قابل علاج است.

*كسی خیال نكند اگر بخواهیم عواطف پیروان اهل بیت را تحریك كنیم،راهش اختلاف افكنی است. تحریك عصبیتها و دامن زدن به اختلافات داخلی به مصلحت نیست.

تصاویری از این دیدار:

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22427/B/13920211_2822427.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22427/B/13920211_2622427.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22427/B/13920211_1322427.jpg

http://s2.khamenei.ir/ndata/news/22427/B/13920211_1122427.jpg

 

متن کامل بیانات معظم له را در ادامه مطلب بخوانید.

 

ادامه نوشته