بعضی ها خودشان را از امیرالمومنین حزب اللهی تر میدانند

من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم. تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی خوشگل است. تا در را باز کردم، اوه... چه شکلی!داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه!گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی و در هم بسته است. گفت:

آخر ما حزب اللهی هستیم.
گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. حضرت امیر به زن‌های جوان سلام نمی‌کرد.
گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌کند تو چرا سلام نمی‌کنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. می‌ترسم به یک زن جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم: دل علی می‌لرزد، تو خاطرت جمع است.
بعضی‌ها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهی‌تر می‌دانند.
بعضی خودشان را از مراجع تقلید حسینی تر می‌دانند.


استاد محسن قرائتی

http://media2.afsaran.ir/siKksLS_506.jpg

خندید و رفت...

گفتم کجا ؟
گفتا به خون...

گفتم چه وقت؟
گفتا کنون...

گفتم سبب؟
گفتا جنون

گفتم مرو
خندید و رفت ...

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQdEHi0Gc9NpOoreVWUMfQiFY3l-fO6rcVWxxov_JJINBeUPHWc

ورود ممنوع

افسران - ورود سگ هار حرام زاده به مذاکرات هسته ای ممنوع
 
 
ورود سگ های هار و نجس و حرامزاده به مذاکرات هسته ای ممنوع

جمع است خاطرم

افسران - پرچم به دست توست، جمع است خاطرم














ولیـــ عصر

تهران ... هوای سربی آذر ... ولیعصر

دور از نشاط صبح و کبوتر... ولیعصر

سر سام بنزها و صدای نوار ها

شبهای بی چراغ و مکدر ولیعصر

خاموش در بنفش مه و آسمان خراش

در برزخی سیاه شناور، ولیعصر

پنهان در ازدحام کلاغان بی اثر

زیر چنارهای تناور ،ولیعصر

خالی از اتفاق رسیدن ،تمام روز

تاریک و سرد و دلهره آور،ولیعصر

با لنزهای آینه ای پرسه میزنند

ارواح نیمه جان زنان در ولیعصر

مانند یک جذامی از خود بریده است

در های و هوی آهن و مرمر ،ولیعصر

یک روز جمعه سر زده، آقا بیا ببین

تو نیستی چه میگذر در ولیعصر؟

مریم سقلاطونی

File:Valiasr name.JPG