خاطراتی از مقام معظم رهبری

حساسیت دقیق نسبت به بیت المال 
در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت - مهندس میرحسین موسوی - ارسال می نمایند و می فرمایند: حداکثر پولی که ممکن است از بیت المال در هزینه های شخصی بنده جابجا شده باشد، کمتر از این است، ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من مدیون بیت المال نباشم. 
مهندس حمید میرزاده (تهران) 
جدیت و تلاش در جوانی 
در دوران جوانی (هجده سالگی) زمانی که خدمت پدر بزرگوار مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید جواد خامنه ای می رسیدم، از من موقعیت درسی ام را سؤال می کرد و سپس مکررا تاکید می کرد: که آقا سید حسین، خوب درست را بخوان و مثال می زد و می فرمود: ببین! آقا سید علی به زودی به مقام اجتهاد می رسد. از چیزهایی که به یاد دارم این است که مرحوم آقا سید هاشم میردامادی - پدربزرگ مادری مقام معظم رهبری - و مرحوم پدر مقام معظم رهبری عنایت خاصی به آقا داشتند و بارها شنیدم که می فرمودند: علی آقا آینده خوبی دارد; چرا که خیلی کنجکاو و پی گیر درس است، به استاد زیاد اشکال می کند و به مباحثه کردن علاقه دارد. تکیه کلام پدر مقام معظم رهبری این بود که (به زبان ترکی) می فرمود: علی پسرم! علی پسرم! 
آقای سید حسین میردامادی (دایی مقام معظم رهبری - مشهد) 
توجه خاص به نوجوانان 
در دیداری که مقام معظم رهبری با مردم قم داشتند، ایشان به منزل حضرت آیت الله مصباح یزدی نیز تشریف بردند. پس از دیدار و احوال پرسی، مقام معظم رهبری به حضرت آیت الله مصباح فرمودند: من سخنرانیهای شما را که در کتاب «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا» جمع آوری شده بود، مطالعه کردم. مباحث آن خیلی عالی بود. این مباحث عالمانه را که از عهده کمتر کسی بر می آید، ادامه دهید. این جلسه خیلی خودمانی بود. نوه های حضرت آیت الله مصباح در کنار آقا نشستند و آقا با ملایمت و مهربانی با آنها صحبت فرمودند و حتی محافظان خواستند مانع شوند، آقا فرمودند: مانع نشوید. 
بچه ها یکی یکی از آقا امضا می گرفتند و ایشان با حوصله، تمام دفاتر بچه ها را امضا می کردند و گاهی مطالبی نیز برای آنها می نوشتند. یکی از بچه ها یک ورق کاغذی را آورد و به آقا گفت: آقا کاغذ مرا هم امضا کن. آقا فرمودند: دفتر اصلی ات را بیاور، چون این کاغذ احتمال دارد پاره شود و از بین برود. 
حجة الاسلام والمسلمین مجتبی مصباح (عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی رحمة الله علیه قم) 
تکریم قاریان نوجوان 
در جلسه ای که اکثر قاریان مشهور قرآن حضور داشتند، حضرت آیت الله خامنه ای دستور دادند نوجوانان قرآن بخوانند و صدایشان را نیز ضبط کنند. بچه ها یکی پس از دیگری قرآن خواندند. آقای منصوری نیز در آن جلسه سوره حمد را با صدای عبدالباسط و با یک نفس قرائت کرد. آقا ایشان را خیلی تشویق کردند و به رسم یادبود یک سکه بهار آزادی به آقای منصوری هدیه دادند. 
سپس آقا فرمودند: بزرگترها نیز قرآن بخوانند. یکی از دوستان بلند شد و ضبط را مقابل قاری گذاشت، چون نوار تمام شده بود ایشان نوار را برگرداند تا قرائت آنان را روی قرائت قاریان نوجوان ضبط کند، آقا سریع تذکر دادند و ایشان را از این کار بازداشتند. آن شخص عرض کرد: آقا این نوجوانان که قاری نیستند، اگر قرار است قرائت فردی ضبط شود باید از استادان این رشته باشد. آقا فرمودند: آن نوار را نزد من بیاورید. سپس نوار را گرفتند و فرمودند: ما سالیان سال صدای بزرگترها را شنیده ایم، اما این نوجوانان را کمتر می بینیم، نوار اینها را داشته باشیم بهتر است. به این ترتیب آقا نگذاشتند صوت نوجوانان، پاک شود. از دیدن این صحنه نوجوانان خیلی تحت تاثیر قرار گرفتند. 
آقای سید مجتبی سادات فاطمی (مشهد) 
تقدیم هدایای ریاست جمهوری به موزه 
مقام معظم رهبری - در زمان ریاست جمهوری - سفرهای خارجی زیادی داشتند. در این سفرها هدایای زیادی به شخص ایشان می دادند. حتی در سفری که به یوگسلاوی داشتند، کلید طلایی کشور را به آقا دادند، ولی مقام معظم رهبری در هیچ یک از این هدایا تصرف نکردند و بعد از پایان دوره ریاست جمهوری، دستور فرمودند هدایا را در موزه نگه دارند و همه آنها را متعلق به کشور بدانند. 
حجة الاسلام و المسلمین ابوترابی (عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی رحمة الله علیه قم) 
تسلیم در برابر وظیفه 
یکی دو ماه پس از انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان ولی امر مسلمین، بنده به دیدارشان رفته، عرض کردم: چطور شد که حضرتعالی به عنوان رهبر انقلاب انتخاب شدید؟! مقام معظم رهبری فرمودند: روزی که مجلس خبرگان درباره جانشین حضرت امام رحمه الله بحث می کرد، اصلا فکر نمی کردم که خبرگان چنین تصمیمی بگیرند. از نیمه اول اجلاس - صبح تا ظهر - این طور متوجه شدم که ممکن است نام بنده مطرح شود، لذا ظهر که به منزل آمدم، دو رکعت نماز خوانده، با حالت استغاثه و ناله و زاری، از خداوند درخواست کردم که این مسئولیت را روی دوش من قرار ندهد. من کمتر یاد دارم برای یک تقاضا; چنین استغاثه و تضرع به درگاه خداوند کرده باشم. با تمام وجود از خدا خواستم که این مسئولیت بر عهده من قرار نگیرد. 
عصر آن روز، مجلس خبرگان به خواست من اصلا توجه نکرد و کار با آن کیفیت انجام شد. گرچه از صمیم قلب داوطلب این کار نبودم، ولی وقتی این مسئولیت به لحاظ شرعی و قانونی بر دوش من قرار گرفت، تصمیم گرفتم با تمام وجود به این وظیفه عمل کنم. 
دکتر حداد عادل (نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی) 
تسلط بر تاریخ ائمه علیهم السلام 
تسلطی که مقام معظم رهبری به تاریخ ائمه دارند، بسیار دلنشین است. بنده سراغ ندارم کسی، این اندازه در زمینه تاریخ ائمه علیهم السلام مخصوصا ائمه ای مثل امام جواد، امام هادی، امام حسن عسکری علیهم السلام و به طور کلی ائمه بعد از امام رضا علیه السلام که متاسفانه کمتر به تاریخشان پرداخته شده است، کار کرده باشد. ایشان علیرغم اشتغالات فراوان به این مهم اهتمام دارند و باید اذعان داشت که در تجزیه و تحلیل تاریخ زندگانی این بزرگواران پیشتازند. در سخنرانیهایی که ایشان به مناسبتهایی دارند، تبحر و معرفت معظم له در مورد زندگی امیرالمؤمنین و سیره آن حضرت و تحلیلهای تاریخی در مورد ائمه صدر و هم چنین ائمه نزدیک به امام عصر علیه السلام به خوبی روشن و مشخص می شود. 
حجة الاسلام والمسلمین دکتر احمدی (تهران)

 

 

 

خاطره ی مقام معظم رهبری از 12 فرودین

سوال: ضمن تشکر از وقتى که در اختیار ما قرار دادید همان‌طور که مى‌دانید در آستانه‌ى فرا رسیدن هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران هستیم. شش سال پیش در چنین روزى ملت ما با شرکت گسترده‌ى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ایران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در این زمینه مطلبى دارید و یا احیانأ خاطره‌ى شیرینى از آن روزها به یاد دارید براى ما بیان کنید.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
 
مطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خیلى زیاد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داریم که لابد نمى‌شود همه‌ى آن مطالب را در این گفتار کوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى یک مقطع تاریخى بى‌نظیرى در تاریخ کشور ماست، زیرا که براى اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت کوتاه اولین سالهاى فتح ایران به دست مسلمین یعنى که در آن سالهاى کوتاه البته حکومتها تا حدود زیادى اسلامى بودند در طول این تاریخ ممتدى که کشور ما داشته، براى اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران کوتاه صدر اسلام یک حکومتى اعلان شد، یک نظامى اعلان شد که داراى دو خصوصیت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ یعنى جمهورى اسلامى.
 
اصلاً این خاطره را با هیچ خاطره‌اى در تاریخ کشورمان نمى‌شود مقایسه کرد. نقطه‌ى مکمل و متمم انقلاب بیست‌و دو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیست‌ودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.
 
از یک نظر دیگر هم روز جمهورى اسلامى بسیار مهم است و آن این‌که این اولین نمونه در دنیاى امروز هست که با مکتبها، نظامها، سیاستها، دیدگاههاى مختلف، شیوه‌هاى گوناگون حکومت را به مردم دنیا عرضه مى‌کند، دارد عرضه مى‌شود؛ این اولین نمونه‌اى است که مردم دنیا دارند مى‌بینند جمهوریهاى دیگرى که اعلان مى‌شود جمهوریهاى سوسیالیستى، جمهوریهاى به سبک دموکراسى غربى به انواع واقسامش هیچ کدام چیز جدیدى نیست اصل جمهورى هم چیز جدیدى نبود اما آن جمهورى‌اى که مبانى و ارزشهاى اساسى‌اش و قواعد اصلیش از اسلام گرفته شده این یک چیز بى‌نظیرى است.
 
یک خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن این‌که آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلکه عید همه‌ى کسانى مى‌تواند باشد که مسلمانند، یعنى نزدیک به یک میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت کردند که اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى که یک ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطه‌گر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمى‌گیرد و اعلان یک جمهورى براساس اسلام مى‌کند این براى همه‌ى ملتهاى مسلمان مایه‌ى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.
 
خاطره، من البته در آن روز، روز رأى‌گیرى کرمان بودم از طرف امام یک مأموریتى به من محول شده بود که بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آن‌جا را از نزدیک دیدار بکنم و پیام امام را براى آن مردم ببرم. پیام محبت و دلسوزى را که ملاحظه مى‌کنید از همان روزهاى اوّل امام به فکر افتادند که با این مستضعفین دورافتاده‌اى که به کلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت کنند و من را که آن‌جا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زیادى داشتم فرستادند آن‌جا براى این کار.
 
کرمان رسیده‌بودم من در راه بلوچستان که روز رأى‌گیرى بود، در فرودگاه بچه‌هاى حزب‌الهى و داغ کرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر کدام مى‌خواستند که بیاورند من تویش رأى بیاندازم. آنها هم من را مى‌شناختند. یعنى سابق که کرمان رفته بودم و مردم کرمان با من آشنا بودند. من هم خیلى به مردم کرمان از قدیم علاقه داشتم مردم خیلى بامحبت و جالب بودند همیشه در چشم من. خیلى لحظه‌ى شیرینى بود براى من، آن لحظه‌اى که این رأى را من مى‌انداختم توى صندوق و مى‌دیدم آن شور و هیجانى را که مردم کرمان از خودشان نشان مى‌دادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد که خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود.
 
خاطره‌اى که فقط اشاره مى‌کنم مخالفتهایى است که با رأى‌گیرى به این شکل وجود داشت که از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى که بر مطبوعات کشور مسلط بودند، روشنفکرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها که مطبوعات آن روز را اطلاعات، کیهان آن روز را توى مشت داشتند که خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامه‌ى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامه‌ى جمهورى اسلامى که نبود روزنامه‌ى دیگرى هم که بشود مورد اتفاق باشد همین‌طور. هرچه دلشان مى‌خواست مى‌نوشتند. رفته بودند این‌جا و آن‌جا این روشنفکرهاى گروهکى سیاسى ملحد و نیمه‌ملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند که به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حکومت را مطرح کنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود که مردم را از آن یکپارچگى خارج کنند، اگرچه فرقى هم نمى‌کرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود که به آن شیوه‌هاى دیگر رأى نمى‌دادند و به خصوص بعداز آنى که امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یک کلمه کم، نه یک زیاد، لکن آنها کار خودشان را مى‌کردند به امید این‌که شاید بتوانند شکاف بیندازند این رأى زیاد مردم را کم کنند، رأى را تقسیم کنند از این کارها مى‌کردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملى‌گرا که بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود که این شیوه‌اى را که بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات کنیم که این شیوه‌ى درستى است.

http://rajanews.com/Files_Upload/88757.jpg

خاطره از علاقه رهبری به آیت الله جنتی

این روزها که کم کم در حال نزدیک شدن به ایام انتخابات هستیم و هر گروه و فردی به دنبال اثبات خود و یا نفی دیگران است، هستند کسانی که به علت مشکلاتی که در سوابق خود دارند، احتمال عدم تایید صلاحیت خود را در شورای نگهبان جدی می دانند و لذا به انتقادها و تخریب ها علیه این نهاد انقلابی و ضامن اسلامیت و مدافع جمهوریت نظام دامن می زنند.

در این مقوله هم رد صلاحیت وابستگان فتنه ۸۸ و مدافعان سران داخلی فتنه وجود دارد و هم عدم تایید سرکردگان و وابستگان حلقه انحرافی بسیار محتمل است. بنابراین از مدتها قبل جریانات رسانه ای رسمی و غیررسمی این دو تیغه قیچی خصوصا در شبکه های مجازی، به طور حساب شده ای شیب حملات خود را علیه آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان تند کرده اند. حجم گسترده پیامکهای تخریبی طنزگونه علیه این عالم باتقوا و قانونمدار مساله ای عیان است که متاسفانه بعضا در محافل حزب اللهی هم به بهانه خنده و مطایبه تکرار و ترویج می شود.

***


در این فضای آلوده به تهمت و افترا یاد خاطره ای افتادم که اوج محبت رهبر حکیم انقلاب را به این مجاهد محاسن سفید انقلابی نشان می دهد:

در زمان دانشجویی دوره کارشناسی در دانشگاه تهران که مسئول بسیج دانشجویی دانشکده فنی بودم، به همین علت علاوه بر شرکت در نماز جماعت مسجد دانشگاه، ارتباط تنگاتنگی با مجموعه نهاد رهبری دانشگاه داشتم. در یکی از مناسبتهای فاطمیه یا دهه محرم بود که یک روز حاج سعید حدادیان به من گفت قرار است شب در مراسم بیت رهبری مداحی کند و پیشنهاد کرد با او همراه شوم تا بتوانم از نزدیک آقا را زیارت کنم و من با خوشحالی قبول کردم.

آن شب از یک در دیگر همراه با حاج سعید به محوطه جلوی حسینیه و مراسم رفتم و با توصیه او دم در نشستم تا بتوانم به سرعت برای صرف شام همراه او سر سفره آقا که در طبقه پایین بود، حاضر شوم. همینطور هم شد. خدا رحمت کند شهید آیت الله سید محمدباقر حکیم را؛ یادم هست که ایشان دوشادوش رهبری مشغول صحبت بودند و من جزء اولین نفراتی بودم که پشت سر او و رهبری و یک محافظ از پله ها پایین می رفتم.

بالاخره سر سفره در چند قدمی آقا نشستم و غذا ـ که قورمه سبزی و دوغ بود ـ توزیع شد، اما کسی دست به غذا نمی برد چون رهبری منتظر بودند و دست به سفره نبرده بودند. پس از چند دقیقه آیت الله جنتی وارد شدند. رهبر عزیزمان که از قبل کنار خود جای یک نفر را خالی نگاه داشته بودند، از همان جا ایشان را صدا زدند و خواستند در کنارشان بنشیند. آیت الله جنتی هم اجابت کرده و به سمت رهبری رفتند و آقا تمام قد به احترام ایشان از جا بلند شدند و او را کنار خود جای دادند و بعد همه مشغول صرف شام شدند.

این ماجرا یکی از نشانه های علاقه شدید رهبر معظم انقلاب به آیت الله جنتی است که آن را شخصا از نزدیک مشاهده کردم. خدا ایشان را برای رهبری و امت حزب الله حفظ نماید.

وبلاگ "محرمانه"

بوسه ای فراموش نشدنی

بوسه سید حسن بر دستان رهبری

اولین جلسه کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه بود.پس از سخنرانی، هنگامی که آقا در حال عبور از سالن کنفرانس بود، سید حسن خودش را به آقا رساند و دست ایشان را بوسید.برایم کمی تامل برانگیز بود.
دو روز بعد که به دیدار سید حسن نصرالله رفتیم، قضیه را پرسیدم.سید حسن گفت: امسال رسانه های جهان مرا به عنوان مرد سال نامیده اند و در کشورهای عربی نیز، عنوان موفق ترین رهبر جهان عرب را به من داده اند.
دیروز چون مراسم به طور مستقیم در جهان پخش می شد، مناسب دیدم که به همه بگویم
من سرباز رهبر انقلابم.

خاطره ی آقای قرائتی از مقام معظم رهبری

 حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در همایش بیستمین سالروز تاسیس کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد که چهارشنبه شب در سالن قدس مدرسه عالی امام خمینی برگزار شد توجه به مساجد را مهم دانست و با اشاره به آیات قرآن اظهار داشت: نخستین جایی را که خدا در روی کره زمین بنا نهاد مسجد بود.

وی در ادامه به برخی از آیات دیگر در اهمیت مسجد اشاره کرد و ابراز داشت: هیئت امنای مساجد باید انسان‌های باتقوا باشند، هر پولی خرج مسجد نشود و برای یادبود‌ها برج‌های بی‌ثمر ساخته نشود بلکه جای آن می‌توان مسجد ساخت.

رئیس ستاد اقامه نماز با بیان اینکه نخستین کار خدا و پیامبر و وظیفه ابراهیم و اسماعیل با محوریت مسجد بود، قوام مسجد را به برنامه‌های آن دانست و گفت: برنامه‌هایی که در مساجد اجرا می‌شود اصولی دارد که باید این اصول کاملا رعایت شود.

وی به برخی از اصول برنامه‌های مساجد اشاره و خاطرنشان کرد: در برنامه‌های مساجد تا واجب است سراغ مستحب نروید و کارهای مورد نیاز را انجام دهید؛ گاهی در مساجد کارهایی انجام می‌شود که وجود خارجی ندارد.

* مسجد باید مظهر عدالت باشد

قرائتی با بیان اینکه مسجد باید مظهر عدالت باشد، یادآور شد: بسیاری از مساجد جایگاه زن‌ها طبقه بالا و مرد‌ها طبقه پایین هستند که این بی‌عدالتی است.

وی همچنین گفت: حتی در تقسیم فضای مساجد هم پرده‌ای که کشیده می‌شود بخش بیشتری از فضا به مرد‌ها اختصاص داده می‌شود.

رئیس ستاد اقامه نماز با اشاره به اینکه نوشته‌های روی کاشی‌کاری مساجد باید واضح باشد، ابراز داشت: به اسم هنر نباید با هر خطی بر کاشی‌کاری‌ها نوشت که قابل خواندن نباشد.

وی همچنین با تاکید بر اینکه باید برنامه‌های مساجد گردشی باشد، افزود: میکروفن مسجد نباید دست یک نفر باشد بلکه هر کس صدایش خوب است باید اذان بگوید.

* احترام نسل نو در مساجد نگه داشته شود

قرائتی احترام نسل نو را در مساجد مهم دانست و خاطرنشان کرد: اگر در مسجد بچه دوساله‌ای را از جایش بلند کنید، هر کس که سر جای این بچه نماز بخواند نمازش باطل است.

وی با اشاره به خاطره‌ای از مقام معظم رهبری گفت: ایشان می‌گفتند در مشهد پیش‌نماز مسجد بودم وارد مسجد شدم دیدم جوانی با یک پیراهن رنگی در صف نخست نشسته بود، یک پیرمرد مشهدی آمد به این جوان گفت خجالت نمی‌کشی با این پیراهن در صف نخست نشستی برو عقب؛ این جوان خجالت کشید و رفت صف بعد، به پیرمرد گفتم شما به چه دلیل گفتی ایشان بلند شود، چه آیه‌ای و حدیثی داریم که صف اولی‌ها لباسشان چه رنگی باشد؟ مقام معظم رهبری گفتند به جوان گفتم من معذرت می‌خواهم از برخورد این پیرمرد شما بیایید سرجایتان بنشینید.

رئیس ستاد اقامه نماز همچنین خاطره‌ای از دوران خردسالی خود بیان کرد و اظهار داشت: حدود شش سال بیشتر نداشتم که به مسجد رفتم، پیرمردی دستم را گرفت و پرتم کرد عقب و گفت بچه صف اول نمی‌ایستد؛ الان که حدود ۷۰ ساله شده‌ام بیش از نیم قرن این ناراحتی در قلب من است که چرا دست من را گرفت و به عقب پرتم کرد.

وی با بیان اینکه در برنامه‌های مسجد باید نسل نو هم شرکت کنند، خاطرنشان کرد: در مسجد اصل هدایت است و شلوغ شدن مسجد دلیل نیست.

قرائتی با تاکید بر اینکه بلندگوی مسجد نباید غیر از اذان صدایش بلند شود، ابراز داشت: قبل از اذان ما در اسلام ‌سحرخوانی نداریم، از هیچ مرجعی فتوا نداریم که ما اجازه داریم قبل از نماز مردم را از خواب بیدا‌ر کنیم؛ اسمش را هرچه که بگذاریم اعم از مناجات، قرآن، سحرخوانی‌، عزاداری و... حکم خدا تغییر نمی‌کند و حرام خدا حلال نمی‌شود.

خاطراتی از جلسات درس خارج آیت الله خامنه ای

از سال ۱۳۶۹ شمسی، درس خارج آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای آغاز شده و تا كنون ادامه دارد. جهاد، موسیقی، غیبت، قصاص و... از مباحثی است كه تا كنون در درس خارج ایشان تدریس شده است. دكتر محسن اسماعیلی، رئیس دانشكده‌ی معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق علیه‌السلام در نخستین دوره‌ی درس خارج فقه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حضور داشته است. متنی که در ادامه مطلب گذاشته شده خاطرات و نكته‌هایی است كه این عضو حقوقدان شورای نگهبان از چند و چون این درس‌ها بیان كرده است.

قسمتی از این خاطره:

نوع تدریس ایشان نیز جالب توجه است. بالأخره ممكن است كه در میانه‌ی درس كسی سؤالی بپرسد كه چه‌بسا بی‌ربط و نابجا باشد. این موضوع همیشه در درس‌های حوزوی اتفاق می‌افتد. اتفاقاً یكی از جذاب‌ترین بخش‌های درس نیز همین‌جا است كه استاد چه واكنشی از خود نشان می‌دهد. اولاً ایشان با سعه‌ی صدر كامل با نظر مخالف برخورد می‌كردند و با آرامش ویژه‌ای به سؤال‌كننده توجه می‌كردند كه خود این موضوع جرأت سؤال‌كردن و انتقادكردن در درس را به انسان می‌داد. البته در این گفت‌وشنودهای طلبگی از مطایبه‌ها و شوخی‌هایی كه در میان علما مرسوم است، زیاد صورت می‌گرفت و این خودش درس را باطراوت، شنیدنی و جذاب می‌كرد. یادم هست كه یكی از دوستان در درس حاضر می‌شد اما معمولاً مطالعه‌نكرده سؤالاتی مطرح می‌كرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سؤالات پاسخ می‌دادند. چند بار كه سؤالات رد و بدل می‌شد، به عنوان مزاح می‌گفتند: «حالا شما اجازه بدهید من آنچه را كه مطالعه كردم بگویم و شما چیزی را كه مطالعه نكردید باشد برای جلسه‌ی بعد.» یا به خاطر دارم كه در موردی به یك نفر گفتند: «حالا شما به حرف‌هایی كه من زدم فكر كنید، شاید خدا به دلتان انداخت كه حرف حق را بپذیرید.» یا مثلاً كسی اگر یك حرف خیلی عجیب و غریبی پای درس می‌گفت كه تا به حال فقها نگفته بودند و با موازین فقهی خیلی سازگار نبود، ایشان می‌گفتند: «اجماع همه‌ی فقها با فرمایشی كه آقای فلانی داشتند، شكسته شد» و این‌طور درس را شیرین و جذاب‌تر می‌كنند.


ادامه نوشته