لبخند حضرت عشق
تا دست راستش را جلوتر برد تازه یادش افتاد که...
بغضش گرفت و اشکش جاری شد.
لبخند حضرت عشق را می دید و ریز لب می گفت:
رحم الله عمی العباس...

برگرفته از وبلاگ سایه روشن
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۱ ساعت 18:48 توسط دختر چادری
|
نکند حفظ علی بر همگان عار شود