کنار فرشته ها
پايش ز دست آبله آزار مي كشد
از احتياط دست به ديوار مي كشد
در گوشه خرابه كنار فرشته ها
«با ناخني شكسته ز پا خار مي كشد»
+ نوشته شده در دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ساعت 0:53 توسط دختر چادری
|
فقط بابا میداند...
می دانم بابا دو بخش است؛ بخشی در صحرا و بخشی بالای نیزه.
اما این که عمو چند بخش است، فقط بابا می داند...
+ نوشته شده در دوشنبه بیستم آبان ۱۳۹۲ ساعت 0:12 توسط دختر چادری
|
رقیه بودن زمان و مکان نمی شناسد...
رقیه بودن زمان و مکان نمی شناسد،
هر دخترک یتیمی طلب بابای شهیدش را دارد،
دِلـَت که هوای بــابــا را بکند
دیـگر نـه کـربـلا مـی خواهی نـه عـاشـورا
فقط چـشمانــــت خـرابـه شـام مـی بـیـند
و دخـتـری کـه آرام بــابــا را نــاز مـی کـرد
راستی قرار نیســــت بیایی ؟
برگرفته از معجزه کلمات
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۲ ساعت 20:18 توسط دختر چادری
|
نکند حفظ علی بر همگان عار شود